آتریسا جووون؛؛؛آتریسا جووون؛؛؛، تا این لحظه: 11 سال و 2 روز سن داره
داداشیم؛ آرسام جون؛؛داداشیم؛ آرسام جون؛؛، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

پرنسس اردیبهشتی ما

تابستان 96

1396/5/24 16:10
نویسنده : آتریسا جون
1,155 بازدید
اشتراک گذاری

خیلی دیر به دیر مامی جونم وقت میکنه بیاد سایتم رو آپ کنهچشمک

ولی خب اشکال نداره؛ مهم اینه که میادخندونک

خب ترم اول زبانم تمام شد و امروز چهارمین جلسه از ترم دوم( پاکت 1) رو باید برمچشمک

کلی یاد گرفتم؛ الان می تونم اعضای بدن، حیوانات خونگی، خانواده، اسباب بازی ها و کلی چیز های دیگه رو بگمزیبا

جمله هم میگم: به جز hello و  how are you و از این جور جمله ها

یاد گرفتم هر وقت یه چیزی می خوام میگم:

give me the... please

مامی جونمم واسم ذوق میکنه؛ رنگها رو خوب بلد شدم

دایره، مربع و مثلث رو خوب بلد شدم

مثلا هر جا یکی از این شکل ها رو ببینم فوری میگم:its circle یا اسکوار یا ترای انگلزیبا

بعضی وقتها هم یهویی یه چیزی میگم که مامی جونم میاد و میگه انیشتین منی دیگه بوووووووووسمبوس

مثلا اون روزی رفته بودیم خرید یو یه قفس پرنده دیدم؛ اومدم گفتم: its bird house

یا اون روزی یکی از مربی ها اومد سر کلاس ما و گفت: hello every body

فردا صبحش که از خواب پا شدم از مامی پرسیدم؛ every body یعنی چی؟

مامی هم اینجوری شد از این همه هوش و دقت منتعجب

دیروز هم یهو برگشتم به آرسام گفتم:زیباlittle brother

سه هفته ای هم رفتم کلاس نقاشیزیبا

عاااالی بود؛آخه این بار رفتم رنگ و رو غن روی بوووووووووووووووووومزیبا

وااای که چقدر خوشحال بودم؛ سه تا تابلو کشیدم

اولین تابلوی من

این هم دومی

واین هم سومی

کلاس نقاشی؛ تولد سجاد جونزیبا

آرسام شیطون منم هستبوس

با خانم مربی مونمحبت

آخرین جلسه هم یه هدیه ی خوشگل از خانم مربی مون گرفتم

مرررررسیبوس

جلیقه ای که تنمهزیبا

خب حالا بریم سراغ بقیه ی عکس های خوشگلم

کاردستی که واسه کلاس زبانم درست کردم؛ البته با کمک مامیمحبت

این هم puppet منخندونک

و یه کاردستی دیگه کلاس زبانم

تعطیلات عید فطر؛ باغ بابا جونم اینازیبا

اولین شبی که داداشیم راه افتادچشمک

منو کیک خوشگل مامی جونمبوس

 

باغ باباجونم؛ من و کلاه مادر بزرگ باباییچشمک

مامانی چقدر فدام شدمحبت

یه روز دیگه؛ باغ بابا جونمزیبا

واین هم کیک روز دخترم

هنر مامی جونمهبغل

یه روز جمعهزیبا

من و داداشیچشمک

بازی زیبای مورد علاقه ی من

خانوم دکتر آتریسا هستمزیبا

دیروز به مامی جونم میگم: من و 10 سالگی بفرست دانشگاه؛ آخه زودتر می خوام دکتر شم دیگهخنده

من و یکی دیگه از هنر های مامی جونمبغل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)