آتریسا جووون؛؛؛آتریسا جووون؛؛؛، تا این لحظه: 11 سال و 20 روز سن داره
داداشیم؛ آرسام جون؛؛داداشیم؛ آرسام جون؛؛، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

پرنسس اردیبهشتی ما

بعضی از اولین کارهایی که آتریسا جون توی این دو ماه انجام داده

1393/2/23 16:12
نویسنده : آتریسا جون
1,528 بازدید
اشتراک گذاری

 اسفند ماه سال 92 ( 330 روزگی ) بود که من واسه اولین بار یه قدم نصفه نیمه برداشتم و مامی کلی ذوق کرد واسم و به هر کی که رسید فوری گفتش که آتریسا جون امروز یه قدم نصفه برداشته و توی تقویم مخصوص خودم علامت زد و در 340 روزگی که می شد 9 فروردین ماه سال 1393 من تونستم 2 قدم بردارم و در 347 روزگی واسه اولین بار 3 قدم برداشتم که می شد 16 فروردین و در 19 فروردین ماه خونه ی مامان جون اینا بودیم که پرهام جونم اومدش و من واسه اولین بار چهار قدم واسش برداشتم و بهش رسیدم و در 354 روزگی که می شد 23 فروردین من تونستم 10 قدم بردارم و بالاخره در 374 روزگی که یه روز جمعه ( 12 اردیبهشت ماه ) بود و بابایی هم خونه بود واسه اولین بار وقتی به زمین افتادم بدون اینکه از چیزی بگیرم ایستادم و بدو بدو کردم و مامی و بابایی کلی واسم ذوق کردن البته بگم که خودم هم خیلی ذوق داشتم چون شبیه شما آدم بزرگ ها شده بودم آخه

جمعه 22 فروزدین ماه بودش که مامان جون و باباجون از سفر مکه برگشته بودن و ما واسه استقبال به اونجا رفته بودیم و اونجا بود که واسه اولین بار مامی به من موز داد بخورم و منم خوشم اومد و خوردم.

دوشنبه 8 اردیبهشت باید به بهداشت می رفتیم و واکسن 1 سالگی رو می زدم آخه این واکسن رو فقط روزهای دوشنبه می زنن واسه همین 4 روز از یک ساله شدن من گذشته بود وقتی که واکسن زدم و واسه اولین بار اون روز باید آزمایش خون دادم، موقع خون گرفتن من خیلی گریه کردم مامی هم کلی گریه کرد می خواستن چک کنن یه وقت کم خون نباشم که خدا رو شکر همه چی خوب بود

یکشنبه 14 اردیبهشت بود که واسه اولین بار مامی یه غذای جدید به اسم ماهی به من داد بخورم که خوشم اومد و تا تهش رو خوردم و قرار شد که از اون روز به بعد هفته ای دو بار ماهی بخورم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)