آتریسا جون 221 روزگی
چند روزی میشه که مامانی به بابایی میگفتش که کم کم آتریسا جون و باید بذاریم تو تختش بخوابه تا عادت کنه و بعدها بتونه تو اتاق خودش تنهایی بخوابه، بابایی دیروز تختم و در آورد و من از دیشب واسه اولین بار توی این تخت خوابیدم دیشب وقتی خوابیده بودم چند بار که چشمام رو وا کردم متوجه شدم که امشب جای خوابم عوض شده ولی از تختم خوشم اومده بود واسه اینکه وقتی یکهویی بیدار می شدم و غلت می زدم مثل ننو تکون می خورد و من باز می خوابیدم
مرسی بابایی مرسی مامانی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی