آتریسا جووون؛؛؛آتریسا جووون؛؛؛، تا این لحظه: 11 سال و 19 روز سن داره
داداشیم؛ آرسام جون؛؛داداشیم؛ آرسام جون؛؛، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

پرنسس اردیبهشتی ما

آتریسا جون حالش خوب نیست ( 386 روزگی )

1393/2/24 16:13
نویسنده : آتریسا جون
1,491 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز اصلا حالم خوب نبود، بابایی هم خونه بودش ولی من مثل همیشه حس شیطنت و بازیگوشی نداشتم، مامی همش به بابایی می گفتش که آتریسا جون مثل همیشه نیست یه کوچولو هم داغه تا اینکه نیمه های شب بود که یکهو بیدار شدم و کلی گریه کردم و کلی بالا آوردم بعد مامی گفتش که وای چقدر داغ شده طلای مامان که با دماسنج اندازه گرفت و دید که 37/5 بودش، بابایی گفتش که دارو نمی خواد بدیم ببینیم تا صبح چی میشه، تا خود صبح من گریه کردم و نق زدم مامی من و روی پاهاش گذاشته بود و سعی می کرد تا من رو بخوابونه ولی موفق نمیشد آخه من تا صبح 2 بار دیگه هم بالا آوردم و نه بابایی و نه مامانی تا صبح نتونستن بخوابن تا اینکه صبح شد و حال من بهتر نشده بود بابایی به مامی گفتش که با دایی صحبت کنه ببینیم چی کار کنیم، مامی هم فوری با دایی جونم تماس گرفت و دایی گفتش که چیکار کنن و اینکه تا 24 ساعت طبیعیه که من این جوری باشم  از صبح هی بالا میارم حتی اگه آب می خورم خیلی بد شده از صبح 5 تا لباس عوض کردم

 همین الان بیدار شدم و مامانی مجبور شد که لباسم رو عوض کنه آخه به جز اینکه بالا میارم اسهال هم هستم از صبح تا الان شاید 7 بار شکمم کار کرده خیلی اذیت شدم مامی میگه نصف شدی نانازم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)