آتریسا جووون؛؛؛آتریسا جووون؛؛؛، تا این لحظه: 11 سال و 20 روز سن داره
داداشیم؛ آرسام جون؛؛داداشیم؛ آرسام جون؛؛، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

پرنسس اردیبهشتی ما

علاقه من به کتاب و بازی ترامپولین... بپر... بپر

1394/5/6 16:45
نویسنده : آتریسا جون
5,248 بازدید
اشتراک گذاری

چند وقتی هست که مامی و عمه زهرا جونم؛ عضو کتابخونه شدن زیبا

هر وقت هم میریم، من فوری میگم: مامان کتاب جدید بخرهچشمک

دیروز هم رفتیم و منم فوری کتاب رو از مامی گرفتم و بردم دادم به عمو تا ثبت کنه و بعد بریمخندونک

وااااای کتاب رو گرفتم دستم و بعدش زدم زیر بغلم، مامی میخواست بخوردمخوشمزه

همش هم به مامی میگفتم: عکس نگیر... عکس نگیر...

عمه زهرا هم کلی از این حرف من میخندیدخنده

مامی واسه این مدل زیر بغل زدنم

کلی فدام شدبوس

عید نوروز وقتی بهبهان بودیم، با بابا جونم یه بار رفتم ترامپولین و خیلی خوشم اومد؛ ولی بابا جونم پیشم بودزیبا

وقتی اومدیم خونه یه روز با مامی رفتیم تا بپر بپر کنم، رفتم داخل ولی فقط نگاه میکردم، یه کوچولو ترسیده بودمتعجب

پریروز به مامی گفتم بریم بپر بپر کنم، مامی گفت که عزیز دلم، می ترسی...

منم گفتم: نه، دوست دارمزیبا

خب رفتیم و منم خیلی مودب، مثل همیشه، رفتم به عموی مسئول اونجا گفتم: بلیط میخوام...

عمو گفت: بلیط واسه کدوم قسمت عزیزمچشمک

منم فوری گفتم: بپر... بپر...

اینجوری شد که رفتم و واسه اولین بار تنهایی کلی بازی کردم و کیف کردمبغل

مامی هم کلی فیلم از من گرفت تا واسم یادگاری بمونهبوس

عکس هام خوب نشد؛ آخه همش تکون میخوردمچشمک

دیشب هم همش از مامی میخواستم که بریم، اونجا تا باز من بازی کنمبغل

رفتیم و کلی بازی کردم و خودم و واسه عمه زهرا جونم و مامی جونمم لووووووس کردممحبت

امروز هم باز از مامی قول گرفتم که بعد از ظهر منو ببره بازی کنمبغل

کلمه های، فردا... دیروز... امروز... بعد از ظهر... صبح... رو خوب به کار می برمزیبایعنی هر کدوم رو دقیقا سر جاش به کار می برمبغلبیشترین کاربرد این کلمات هم وقتهاییه که میخوام از مامی قول بگیرم یه کاری رو انجام بدهخندونک

اون روزی بابایی گفت که آتریسایی یه کوچولو داغ نیست؛ دستشو به پیشونیم زد...

وااااااای از اون روز هر وقت که یادم میاد فوری میام میگم: دست بذار... دست بذار...

انگار داغه... مریض شدم... بریم دکتر... دارو بده... بخورم... خوب شمبغلچشمکبغل

تمامی جمله هایی که بابایی میگه رو مثل یه طوطی تکرار میکنمچشمکشیرین زبونی میکنم، خیلی زیادخندونک

همین که تبلیغ پودر لباسشویی هوم کر رو میبینم، فوری میام و در کابینت رو باز میکنم و میگم:

ما هوم کر داریم خونه مونزیباخندونکگریهقه قهه

پسندها (3)

نظرات (18)

آتـریسـا جـون
6 مرداد 94 17:42
وای آتریسا جونمون چه بزرگ شده ماشالله آفرین که از بپر بپر کردن خوشت میاد منم دوست دارم اما برای آدم بزرگا از اینا نذاشتن خدا نکنه مریض بشی گل دخملی امیدوارم همیشه خوب و خوش باشی گلم
آتریسا جون
پاسخ
آره عزیزم ، خیلی وقت بود نیمده بودینخوبین، آتریسا جون خوبه مشهد میگه واسه آدم بزرگ ها هم داره آره آتریسا فعلا عاشق جامپینگ شده
مامان راحله
6 مرداد 94 18:33
عزیزممممممممممممممم شیرین زبوووووووووووونممممممممم
مامان هستیا
7 مرداد 94 8:02
به به گل دخترمون کتابخون هم شدهچه خوردنی شدی با این ژستت خوشگلم
DUYĞU
7 مرداد 94 13:34
سلاممم آتریسا جوووون،فدات شیرین زبون،واااااای عکساشوووو،خیلی نازی عزیزم مامان آتریسا جون سلامت و شاد باشین گلم،از طرف من اتریسا جووونو ببوس،ماشالله بزرگ شده عروسک نازمون
آتریسا جون
پاسخ
سلام خاله جونم سلام دوست خوبم، آره خانومی ماشالله بزرگ شده، شیرین زبون شده... یه حرف هایی میزنه که یهویی من و باباش می مونیم که چی باید بگیم حتما عزیزم
نگین
7 مرداد 94 13:41
الهی عزیزم چقد به کتاب علاقه داری.خیلی خوبه از الان علاقمند باشی چون اخرش واقعا موفقیت هست دوست دارم خوشگل خانوم. عکسات هم نازن بوسسسسسسسسسس
آتریسا جون
پاسخ
آره خاله هر چی کتاب داشته باشم باز هم کمه... همش از مامی میخوام که باز جدید واسم بخرهولی مامی هفته ای یه دونه بیشتر نمیده به من مررررررررررررررسی خاله نگین جونم
عمه فروغ
7 مرداد 94 16:36
ای جووووووووونم به دخترک عشق کتاب خوشحالم که از بازی بپر بپر لذت بردی به به طوطی کوچولوتبلیغ خوبی هم هستآره عمه خیلی این تبلیغ رو دوست دارم آرشیدا جووووووووووووونم، بوس
مامان افسانه
8 مرداد 94 0:30
سلام دوست گلم خوبی فدای این دخملی که این همه ماه شده و واسه من کتاب میخواد بخونه این بپر بپر خییییییییییییییلی مزه میده هرطور شده منم یه بار میرم خیییییلی بوووووووس واسه شیرین حرف زدنت
آتریسا جون
پاسخ
سلام خاله افسانه جونم سلام افسانه جون؛ خوبی عزیزم... دنیا جون نازم خوبه آره عزیزم فعلا که عشق کتاب داره... حتی ورق میزنه و میگه یکی یکی کلمه ها رو بخون، یا همش میگه: مامان این ها چیه؟؟؟ آره عزیزم خیلی حال میده؛ دوستم میگه: مشهد مخصوص ما آدم بزرگ ها هم داره
یاقوت
8 مرداد 94 0:59
وااااای اتریسا جونم ایشالله همیشه شاد باشی و سلامت دلم برات تنگ شده بود ببخشید خانومی کوچولو ما حتما جبران میکنم
آتریسا جون
پاسخ
سلاااااااااااااام عمویی مهربوووووووووووونم منم دلم تنگ شده بود این چه حرفیه عموجووووووووووووووووووووون
ورزش بانوان
8 مرداد 94 9:46
سایت ورزش بانوان به آدرس اینترنتی http://varzeshebanovan.com بعنوان اولین رسانه ورزشی بانوان ایران، با هدف انعکاس و انتشار اخبار، وقایع، مشکلات و موانع ورزش بانوان راه اندازی شده است.
آتـریسـا جـون
8 مرداد 94 20:05
آره عزیزم خب وقت نمیشد بیام تو نت چون فعلا در حال حاضر توی خونه ی خودم کامپیوتر ندارم مجبور هروقت که میام خونه ی مادرم بیام تو نت ا واقعا ؟ یعنی توی مشهد داره ؟ خانوما هم میتونن برن یا فقط مال مرداست ؟
آتریسا جون
پاسخ
خاله ای؛، شما هر وقت بیاین خوشحال میشیم آره خاله واسه خانوماست
مامان آتریسا
10 مرداد 94 7:09
واقعا این روزها منم باحرف زدن آتریسا دنیایی شیرین ترداریم .ان شااله خدا این دنیای شیرین روقسمت همه کسانی که نی نی ندارن بکنه ان شااله همیشه زیرسایه سبز خداوند زندگیتون شاد وبدون غصه باشه
آتریسا جون
پاسخ
آره عزیزم، کاملا موافقم خدا به همه قسمت کنه؛ با بچه تازه میفهمی زندگی یعنی چی؟؟؟
آنیتا
11 مرداد 94 13:17
سلام آتريسايى و مامانى خوبيد ايشالا؟؟دوست خوبم به خاطره بعضى مسائل وب قبلى پسرى رو حذفيدم اميدوارم منو يادت باشه عزيزم آنيتا مامان آريانم اى جوووووووونم خيلى وقته عسلمو نديده بودم مثل هميشه آتريسايى با لباساى خوشگل قربون بپر بپر بپر گفتنت ناناز منخخخخخخ هوم كر داريم تو خونمون گلم لينكت كردمميبوسمتون
آتریسا جون
پاسخ
سلام گلم، آره عزیزم چرا یادم نباشه لطف داری آنیتا جون
مامان مرجان
11 مرداد 94 14:57
عزیزم چقدر اخه شما نازی خدا حفظت کنه انشاا... زودی خوب شی
آتریسا جون
پاسخ
مرسی خاله، بووووووووووووووس
DUYĞU
11 مرداد 94 19:37
وقتی لـبـخـنـد دنبال جایی برای نشستن می‌گردد، آرزو می‌کنم لبانت آن نزدیکی باشد...!
آتریسا جون
پاسخ
ممنونم خاله مامی جونم همیشه دعا میکنه؛ عشقم همیشه بخندی، همیشه بخند
یاقوت
12 مرداد 94 14:45
هنگامی که خدا انسان را اندازه می گیرد متر را دور قلبش می گذارد نه دور سرش . . .
آتریسا جون
پاسخ
لایک زیبا بود
نازدونه
12 مرداد 94 18:48
سلامتــــــــــے اون رفیقایے که مجازے اند اما یجورے واست سنگ صبورند که همه ے رفیقاے واقعیت به گرد پاشون نمے رسن دوستتون دارم دوستای مجازی 
آتریسا جون
پاسخ
به سلامتی همه شون
آنيتا
13 مرداد 94 9:29
خصوصى دارى عزيزم
آتریسا جون
پاسخ
خب آره گلم
×پرنسس باباجونم×
22 مرداد 94 16:40
ای جان ای جان چقد تو شیرینی آتریساخانوم من عاشق بچه هام...با دیدن وبتون کلی ذوق کردم ))
آتریسا جون
پاسخ
مرسی عزیزم، لطف داری