آتریسا جووون؛؛؛آتریسا جووون؛؛؛، تا این لحظه: 11 سال و 20 روز سن داره
داداشیم؛ آرسام جون؛؛داداشیم؛ آرسام جون؛؛، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 29 روز سن داره

پرنسس اردیبهشتی ما

یلدای شیرین ما

1394/10/1 17:24
نویسنده : آتریسا جون
2,280 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب سومین یلدایی بود که منم حضور داشتم و شب یلدا رو شیرین تر از سال های گذشته گذروندیمبغل

مامی جونم یکی دو روزی بود که سرگرم آماده کردن یه سفره ی خوشگل واسه این شب به یادموندنی بودچشمک

از شنبه مامی واسم یلدا رو تعریف کرد و منم خیلی خوشم اومد و همش منتظر رسیدن دیشب بودمزیبا

دیروز بعد از ظهری وقتی با مامان جونم حرف میزدم؛ شب یلدا رو تبریک گفتم و ازش خواستم بیاد پیش مابغلبعد هم گفتم، آخه ما امشب سفره میندازیم، جشن میگیریم، من میخوام نی نای کنمبغل

مامان جونمم کلی فدام شد و گفتش که کاش اونجا بودم؛ حیف که این همه از هم دوریممحبت

بعدش از مامی خواستم که با دایی امیرحسین جونمم تماس بگیره تا شب یلدا رو بهش تبریک بگمزیبا

دایی جونم کار داشت و نشد که تلفنی بگم: از همینجا یه بوس گنده رو با کلی آرزوی قشنگ واسش میفرستمبوس

جاتون خالــــــی بودبغل

بابایی جونم وقتی از سر کار اومد خونه، من دویدم و رفتم پیشش، گفتم سلام بابایی... یلدات مبارک باشهبوس

امشب جشن داریم؛ ولی من هنوز آماده نیستمخجالت

مامی جونم از آشپزخونه صداش اومد که میگفت الان عشقم، اول شما رو آماده میکنم عزیزمبوس

مامی مشغول آماده کردن سفره بود؛ بالاخره کارش تموم شد و منم لباسم رو پوشیدم و اومدم کنار سفره ی قشنگی که مامی جونم زحمت کشیده بودبغل

از صبح وقتی مامی جونم یکی از وسایل رو آماده میکرد؛ من ازش میخواستم به منم نشون بده و بعدش میگفتم؛ چه خوب... چه قشنگ شده... خیلی بانمک شده...

مامی هم منو هام هامم میکردخوشمزه

خب، همه آماده شدیم و اومدیم کنار سفره ی یلدای قشنگمونبغلبابایی جونم یه فال حافظ گرفت و بعد هم من خواستم که شمع ها رو فوت کنمزیبا

کلی هم نی نای کردم و کیف کردمبغل

خیلی خوش گذشت، همه چی خوب بودچشمک

این هم عکس های خوشگل به یادموندنی یلدایی منبغل

ژست های باحال منعینک

به مامی میگم:مــــــن

منتظرم مامی جونم اجازه بده

شمع ها رو فوووووت کنمزیبا

اجازه ندارم، خبچشمک

وااااااای فوووووووت کردمبغل

بابای شیرین من؛ با مامی و باباییبای بای

مامی میگه: فدای دستهای کوچولوت بشم؛ همه زندگی مامحبتبوسمحبت

آتیش شدم؛ دارم شیطونی میکنمچشمک

از مامی سوال میکنم؛ اینها چشای خرگوشک من نیست؟؟؟

این هم تعجب بامزه ی من از اینکه مامی اجازه داده دست بزنم

و خیار بخورمخندونکتعجبخندونک

باز شکار شدم

این یکی رو بابایی جونم شکار کردهخندونک

خنده های از ته دل مــــــــنخنده

مامی جونم از این یکی عکسم خیلی خوشش اومد

میگه خیلی نازه؛ بانمکهبوس

عکسهام خیلی زیاده، مامی جونم میگه عشقم حیفم میاد نذارم ولی بسه دیگهچشمک

بعد از کلی خوش گذرونی جشن سه نفره ی قشنگمون تمام شد و من یه کوچولو پشمک خوردم که خوشم نیمدچشمک

از بابایی خواستم که با هم نقاشی کنیم؛شابلون های جدیدم رو آوردم و شروع کردم به نقاشیزیبا

بعد از تمام شدن نقاشی هم مثل همیشه؛ میگم: بابایی... مامی جونم مرسی که با من بازی کردین... مرسیبغل

مامی و بابایی هم کلی فدام میشن و میگن: هزار ماشالله به عشق با ادب مابوس

جدیدا یاد گرفتم خیلی خوب با شابلون نقاشی کنمبغل

این نقاشی های خود خودمه، البته با شابلونبغل

از این خرگوشه و پنگوئنه، خیلی خوشم اومده

اول می پرسم چه رنگی کنم؛ بعد رنگ میکنمبغل

مامی جونم وقتی اومد و دید کلی واسم ذوق کردبغل

بووووووسم کردبوس

همش میگفت: آفرین

جدیدترین حرفی که یاد گرفتم:

از اون روزی که تلویزیون واسه آنفولانزا برنامه پخش میکنه؛ منم همش میگم:

نه من نمیخوام آنفولانزا بگیرم؛ دستهامو می شورم... اگه خواستم سرفه کنم؛ دستمال میگیرم...

و از همه مهمتر اینکه؛ هرکی خواست روبوسی کنه؛ میگم: نه... نه

آخه آنفولانزا اومدهچشمک

اینقدر شیرین میگم که مامی میخوردمخوشمزه

پسندها (1)

نظرات (6)

نازدونه
1 دی 94 17:50
خاله حواسم پرت شد مطلب پایین نظر گذاشتم اخه مثلا برا این پست نظر گذاشته بودم.مخصوص یلدا بود
آتریسا جون
پاسخ
خاله ای؛ اشکال ندارهمهم اینه که شما این همه مهربونین
مامان هستیا
2 دی 94 10:38
عزیزم یلدات مبارک باشه انشالله همیشه خوش باشید چه سفره قشنگی معلومه خیلی زحمت کشیده مامانی می بوسمت عسلم
آتریسا جون
پاسخ
مرســــــــــی خاله جونم به شما هم مبارک باشه آره ما هم از مامی جونم تشکر کردیم هستیا جونم؛ بووووووووووووووووووووووس
مامان افسانه
3 دی 94 16:53
سلوووووووووووووم دوست خودم خوبی به به چه کردی؟؟؟ افرییییییییییییین اتریسا هم که مثل همیشه جیگر شده نفسسسسسسسسس
آتریسا جون
پاسخ
سلام عزیزم مرسی گلم؛ لطف داری دنیا جونمو ببوس
aylar
4 دی 94 20:04
سلام خوشحال میشم به من هم سر بزنید و در کانال تلگرام و پیج اینستاگرامم عضو بشید فعالیتم در زمینه ی طراحی تم تولد،بروشور،تقویم و... برای کودکان و بزرگسالان هست در ضمن ارتباط از طریق وبلاگم هم امکان پذیره channel: @aylardesign موفق باشید
کیمیا
5 دی 94 9:30
یلدات مبارک گلموااااای مامانت چقدر با سلیقه ست
آتریسا جون
پاسخ
مرسی خاله کیمیا جـــــــــــــونم یلدای شما هم مبارک باشه
DUYĞU
15 دی 94 23:02
مامان اتریسا جون دستت درد نکنه خانومی عجب سفره ای الهیییی نقاشیهاشووووو خیلی خوب رنگ کردی آتریسا جون،آفرین به سلیقت
آتریسا جون
پاسخ
لطف اری عزیزم آره یاد گرفته رنگ کنه