آتریسا جووون؛؛؛آتریسا جووون؛؛؛، تا این لحظه: 11 سال و 17 روز سن داره
داداشیم؛ آرسام جون؛؛داداشیم؛ آرسام جون؛؛، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

پرنسس اردیبهشتی ما

اولین آموزش زبان انگلیسی مــــن...

1394/3/23 10:46
نویسنده : آتریسا جون
4,114 بازدید
اشتراک گذاری

اون روزی داشتم با مامی جونم از جلوی آموزشگاه زبان رد میشدم که در یکی از کلاس ها باز بود و منم نگاه کردم، دیدم چند تا بچه روی صندلی نشستنزیبافوری از مامی پرسیدم؛ اینجا کجاست؟؟؟

مامی جونمم گفتش که، عشق مامی اینجا آموزشگاه زبان انگلیسیه؛ به بچه ها یاد میدن که بتونن یه زبان دیگه هم یاد بگیرنچشمک

مثلا سیب به انگلیسی میشه؛ apple 

منم فوری گفتم: اپل... اپل...

فردا صبحش مامی از من پرسید که عزیزم، سیب به انگلیسی میشه!!!

منم فوری گفتم: اپل...

مامی کلی فدام شد و واسه بابایی جونمم تعریف کرد و هر دو شون خدا رو شکر کردن و واسم کلی ذوق کردنبغل

Happy Birthday  رو که از قبل بلد بودم؛ مامی جونم گفتش که عزیزم؛ این هم انگلیسیه، تولدت مبارکهخندونک

حالا از اون روز هر بار کسی بپرسه، تولدت مبارک به انگلیسی چی میشه؟

فوری میگم: Happy Birthday جدیدا یاد گرفتم، آخرش هم میگم: To youعینک

دیشب کنار بابایی جونم نشسته بودم که یه کتاب جدید جایزه گرفتمزیبا بعد بابایی گفتش که؛ عزیزم کتاب به انگلیسی میشه، Book

منم اولش گفتم: بوووووو..... و بعد تصحیح کردم و گفتم: بوووووکبغل

چند روزی هست که یکی از تبلیغات روغن اویلا؛ یه شهربازی رو نشون میده، منم همش میگم، منم میخوام...

بابایی از این ها میخوامبغل

دیروز بعد از ظهر بابایی و مامی تصمیم گرفتن منو ببرن شهربازی...

باید می رفتیم بجنورد...

ساعت 6:30 بود رسیدیم که مسئولش گفت واسه تعمیرات تعطیله...

کلی خورد تو ذوق همه مون و برگشتیم خونه؛ البته من رفتم پارک و کلی بازی کردمچشمک

اینجا هم قبل از رفتن به شهربازیه!!!

اون روزی که رفته بودم پارک، از این نی نی ناز خوشم اومد

همش میگفتم: نی نی کوچولو

یه بار هم بوسیدمش

این جوریبوس

عکس ها تار شده؛ آخه همش تکون میخوردمچشمک

پریروز ببعی جونمو مامی انداخت تو لباسشویی

خیلی تمیز شده بود

منم بغلش کردم و گفتم با ببعی بریم بیرونزیبا

واااای دارم با ببعی بازی میکنمچشمکخندونکخندونک

پسندها (3)

نظرات (13)

سما مامان فرشته ها
23 خرداد 94 11:19
سلام آتریسایی آفرین دختر گلم انگلیسی داری یاد میگیری اوخی چه مهربونی آتریسا جونم فدات شم دخملی لباسای آتریسایی خیلی خوشگلن مامانیاسپند یادت نره مامانی میبوسمتون عشق های من
آتریسا جون
پاسخ
سلام خاله سمای عزیزم سلام سما جون، چشاتون خوشگل میبینن عزیزمحتما دو تا بوس از هر دو گل خوشگل خودم
هلا
23 خرداد 94 20:03
سلام عزیز خاله آورین به تو که داری همه چیو یاد میگیری ان شاالله کلاس زبان هم میری آخه خیلی رو باز شدن فکر بچه ها مفیده فقط نباید عجله کنی چون اول باید دستور زبان فارسی رو یاد بگیری بعد زبانای دیگه ولی فک کنم مامی جون به فکرش هستا همیشه موفق باشی گل خوشگل من
آتریسا جون
پاسخ
سلام خاله هلا جونم میســــــــــــــــی سلام هلا جون، خوبی خانومی آره عزیزم ایشالله از 3و نیم می فرستم، آتریسایی بره کلاس زبان ممنونم همیشه راهنمایی های مفیدی واسم داری عزیزم
مامان هستیا
24 خرداد 94 7:52
سلام عزیزم آفرین گلم چه خوب که انگلیسی داری یاد میگیری معلومه خیلی زرنگ و باهوشی اخیییییییییییییییی رفتی شهربازی ولی تعطیل بود؟! چه بد انشاالله یه وقت دیگه گلم می بوسمت عسلم
آتریسا جون
پاسخ
سلام خاله جونممیســـــــــــــــــــــــی آره خاله، شهربازی تعطیل بودمامی قول داد باز هفته ی دیگه بریم هستیا جونم بوووووووووووووووووووووووووووس
نگین
24 خرداد 94 10:35
الهی عزیزم خوشجل خاله زبان یاد میگیره . تو نظرات خوندم نوشتید از سه سالگلی بفرستید .به نظرم زوده ها چون من میرم کلاس زبان اخراشه دارم تموم میکنم اونایی که از بچگی اومدن زیاد راضی نیستن چون به مرور زمان زده میشن از زبان.ولی میگن اگه از 7سالگی برن بهتره. مثلا تا هفت سالگی خودتون با لغت ها اشناش کنید بعد اون که کاملا خواندن نوشتن بلد بود بزارید کلاس زبان. حالا هرجور مامان اتریسایی صلاح بدونه.من از شنیده هام گفتم. موفق باشید گلم
آتریسا جون
پاسخ
مرسی نگین جون چشم عزیزم، حتما پرس و جو میکنم و بعد اقدام میکنم ممنون از لطفت عزیزم
مامان راحله
24 خرداد 94 15:16
آفرین دختر باهوووووووووووش
آتریسا جون
پاسخ
میســــــی خاله جـــــــــونم
DUYĞU
25 خرداد 94 1:23
سلام اتریسا جووونم افرین عزیزم که اینقد باهوشی الهییییی لباساشووووو،ناز شدی گلم
آتریسا جون
پاسخ
سلام خاله جـــــــــــــــونم میســـــــــــــــــــــــــی
سما مامان فرشته ها
25 خرداد 94 14:33
سلام عزیزم مطلب گذاشتم نظر یادت نره
آتریسا جون
پاسخ
حتما
یاقوت
25 خرداد 94 15:46
وای خانوم کوشولو نازو نگاه قربون اتریسا جووونم باهوشی چون اتریسایی دیه اتریسا جون
آتریسا جون
پاسخ
میســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی عمو جونم
DUYĞU
25 خرداد 94 17:45
پدربزرگ خوبم همیشه مهربونه وقتیکه پیشم باشه برام کتاب می خونه مادربزرگ نازم خیلی برام عزیزه هرچی غذا می پزه خوشمزه و لذیذه وقتی با اونها باشم غصه و غم ندارم دنیا برام قشنگه هیچ چیزی کم ندارم
آتریسا جون
پاسخ
خیلی خیلی قشنگه عزیزم مرررررررسی آتریسا عاشق شعره؛ حتما واسش میخونم
مامان افسانه
26 خرداد 94 17:10
سلام جیگر طلااااااا یه چیزی بگم ؟؟ خیلی کفشات نازههههه واقعا خوشگله اگه ببینم حتما برا دنیا میخرم خیلی ناز و ماه و عسل شده عشقممممم فدای خارجی حرف زدنت بشم من باهوش من بوووووووووووووووووووووووووووووووس نانازیییییییی
آتریسا جون
پاسخ
سلام به خاله افسانه جوووووووووووووووووونم اصلا قابل نداره خاله ای، سلیقه ی بابایی منه دیگه بوووووووووووووووووووس واسه دنیا جووووووووووووووووووووونم یه بوس خوشگل هم واسه خاله یه دونه ی خودم
مامان راحله
26 خرداد 94 17:31
آتریسا جون
پاسخ
میســـــــــــــــــــــــی خاله جونم
مامان آنیسا
27 خرداد 94 7:03
خاله قربون آتریسا خانوم خوش تیپ و باهوش
آتریسا جون
پاسخ
خدا نکنه خاله
عمه فروغ
3 تیر 94 0:35
ای جوووووووووووووونم به آتریسا باهوش که خوب داره انگلیسی رو یاد میگیرهان شاا.. که همیشه موفق باشی عزیزم عزیزم آتریسای مهربون خوشحالم که شهربازی بهت خوش گذشته
آتریسا جون
پاسخ
میســــــــــــــــــــی عمه فروغ نازم