آتریسا جووون؛؛؛آتریسا جووون؛؛؛، تا این لحظه: 11 سال و 17 روز سن داره
داداشیم؛ آرسام جون؛؛داداشیم؛ آرسام جون؛؛، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

پرنسس اردیبهشتی ما

اولین کتاب شعری که مامی متوجه شد، همه رو حفظ ...... م؛؛؛ بلدم، بخونم ...

1394/3/27 10:22
نویسنده : آتریسا جون
2,914 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب مامی جونم، یهویی متوجه شد که من کتاب شعر میوه هام رو کامل حفظ مبغل

این کتاب تقریبا جزو اولین کتابهایی هست که مامی واسم میخوند و منم عاشقش بودم هیشهمحبت

دیشب مامی داشت میخوند که منم هوس کردم و باهاش خوندمزیبابعد مامی جونم اولش رو میخوند و صبر میکرد؛ منم فوری بقیه ش رو میگفتم و با هر بار خوندن شعر های هر صفحهچشمکمامی جونم کلی تشویقم میکرد و همش میگفت: آفرینبغل

بارک اللهبغل

ماشاللهبغل

فدات بشم منبغل

و هزار تا فدات بشم دیگهچشمک

جدیدا هم عاشق میوه ی انگور شدم، همش از بابایی میخوام که واسم انگور بخرهزیبا

هر بار هم که میخورم، میرم کتاب رو میارم و شعرش و با مامی میخونم، تا دیشب مامی فکر میکرد، فقط همین شعر رو بلدم، واسه همین خیلی متعجب شده بود که همه ی کتاب رو حفظ مچشمکخندونکزیبا

وقتی کتاب رو میارم به مامی میگم: این عکس انگوره.... این که دست منه، انگوره.... آره همینه... اینه ... همینه...

مامی هم کلی فدام میشه و میخواد واسه این مدلی حرف زدنم بخوره منوبغل

البته باید بگم، وقتی میگم: آره همینه... اینه... همینه.... ادای بابایی رو درمیارمچشمک

کلا بابایی هر چی بگه ، هر کار بکنه، منم سعی میکنم، همون جوری باشمبغل

میوه هایی که الان دوست دارم، بخورمخوشمزه

انگور، زیتون، آناناس، گیلاس، یه کوچولو هم زردآلوزیبا

این روزها تخم مرغ رو هم دوست ندارم بخورم، صبح که از خواب پا میشم، بعد از سلام و کلی بووووووووسبوس

مامی جونم میگه: میخوای صبحونه چی بخوری؟؟؟

منم میگم: نون و کرهخوشمزه یا میگم: نون و پنیر و گردو میخوامبغل

از پریشب هم مامی رو سه مدلی صدا میزنمزیبا

مامـــی...........

مامانی...........

مامان سعیده............

خلاصه همش دارم شیرین زبونی میکنمبغل

دیروز تولد، محمد، داداشی فاطمه بود، خاله مریم هم ما رو دعوت کرد، صبح با مامی رفتیم خونه شونآرام

منم به محمد گفتم: Happy Birthday To You

کلی شیطونی کردم و فاطمه و محمد، کلی عکس  از من گرفتنزیبا

آخه مامی نمیتونست بیاد واسه تولدچشمک

فاطمه

بوسبوسبوس

پسندها (6)

نظرات (13)

سما مامان فرشته ها
27 خرداد 94 13:04
آفرین به دخمل ناناز که شعر هارو حفظی به به چه میوه هایی!!!!!من از زردآلو بدم میاد سعیده جون دختر گلمون خیلی شیرین زبونه بووووووووووس واسه آتریسایی و مامان مهربونش
آتریسا جون
پاسخ
میســــــــــــــــــــــــــی خاله سما جونم آره سما جون، وقتی حرف میزنه، یهویی میخوام گازش بگیرم، بعضی وقتها هم آروم از یه جاییش گاز میگیرم
گالری یک فنجان قهوه به طعم تلخ زندگی
27 خرداد 94 15:09
زمان نمی گذرد عمــــر ره نمی سپرد صــدای ساعت شماطه بانگ تکرار است نه شنبــه هست ونه جمعـــه نه پار وپیرار است جوان وپیر کدام اســــت ؟ زود ودیر کدام ؟ اگر هنوز جوان مانده ای به آن معناست که عشق را به زوایای جان صلا زده ای ملال پیری اگر می کشد تو را پیداست که زیر سیلی تکرار دست وپا زده ای زمان نمی گذرد صدای ساعت شماطه بانگ تکرار است خوشا به حال کسی که لحظه لحظه اش از عشق سر شار است فریدون مشیری
آتریسا جون
پاسخ
مررررررررررررسی زیبا بود
مامان راحله
27 خرداد 94 22:58
آفرین عزیزم
آتریسا جون
پاسخ
میســـــــــــــــــــــــــی خاله ای
مامان هستیا
28 خرداد 94 7:25
هزار ماشالله به دختر زرنگ و باهوشمونمامانی اسپند یادت نره عزیزم شما که تخم مرغ دوست داشتی چی شده چرا نمی خوری؟
آتریسا جون
پاسخ
میســــــــــی خاله جونم اول از همه بووووووووووووووس واسه هستیا جونم آره خاله الان دیگه تخم مرغ نمیخورم، جدیدا فقط نون و کره و نون و پنیر و گردو دوست دارم
مامان نيوشا
28 خرداد 94 12:34
سلام آتریسایی و سلام مامانی ببخشید دیر به دیر سرمیزنم اخه یه عالمه کار ریخته سرم شرمنده عزیزم آفرین که همه ی شعر ها رو حفظی عزیز دلم تولد محمد خان مبارک باشه خوشگلم بوووووووووس واسه آتریسا جون
آتریسا جون
پاسخ
سلام نیوشا جون، این چه حرفیه عزیز دلم، تولد مانی جون رو بهت تبریک میگم عزیز دلم یه بوس خوشگل از دست های ناز مانی
ادمین
28 خرداد 94 16:22
با سلام و درود تشکر می کنم وارد سایت ما شوید کد تخفیف : jk57bgv http://syftal.com/product/%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%BE/
ثنــای دوست داشتنی
28 خرداد 94 22:54
ماه مبارک آمد، اي دوستان بشارت کز سوي دوست ما را هر دم رسد اشارت آمد نويد رحمت، اي دل ز خواب برخيز باشد که باقي عمر، جبران شود خسارت سلام سعیده جون، خوبی عزیزم؟ آتریسای شیرین زبون چطوره؟ خانومی حلول ماه مهمانی خدا رو بهتون تبریک می گم و التماس دعای فراوون دارم عزیزم راستی چه جالب ، آخه ثنا هم این کتابو داره و از پارسال که براش خریدم تموم شعراشو حفظه هزار آفرین به آتریسای ناز و زرنگ که این همه چیز بلد شده
آتریسا جون
پاسخ
سلام عزیزم مرسی، ماخوبیمایشالله که این ماه قشنگ ، ماه رمضان واسه شما هم مبارک باشه فدای ثنا جونم بشم آره کتاب قشنگیهآتریسا هم از همون روز اول خیلی خوشش اومد
DUYĞU
29 خرداد 94 17:50
سلام بر اتریسای گلم، الهی فدای شعر خوندنت عزیزم،از خدا میخوام که همیشه تنت سالم و لبات پراز خنده باشه گلم مامان آتریسا جون خوبی خانومی ؟؟؟
آتریسا جون
پاسخ
سلام خاله ی عزیزم خدا نکنهمیســــــــــــــــــــــــــــــــــــــی سلام گلم، ممنونم عزیز دلم خدا رو شکر همه خوبیم
DUYĞU
30 خرداد 94 1:49
هرچه داریم از خداست و هرچه توان داریم برای خدا باید خرج کنیم. با ادب خاص خود وارد این مهمانی بی مانند بشویم ... ماه رمضان بر شما مبارک
آتریسا جون
پاسخ
به شما دوست عزیزم هم تبریک میگم، مررررررسی عزیزم
یاقوت
31 خرداد 94 14:25
اتریسا جووووون منی دیگه قربون کوچولوووو ناز نازی گل اگه خشک شود ساقه ی آن می ماند دوست اگر دور شود خاطره اش می ماند
آتریسا جون
پاسخ
میســـــــــــــــــی عمویی مهربووووووووووووووووووونم خدا نکنه عمو جونم
سما مامان فرشته ها
31 خرداد 94 14:37
سلام عزیزم مطلب گذاشتم نظر یادت نره
عمه فروغ
3 تیر 94 0:38
آفرین به آتریسای گلم که خوب شعرهای کتاب رو یاد گرفته ای جوووووووونم به آتریسای شیرین زبون
هلا
3 تیر 94 13:22
آفرین خوشتل خانومی من الانم که فصل میوه های زیادیه و حسابی میچسبه بخور نوش جونت عزیزم خانوم بشی ان شاالله
آتریسا جون
پاسخ
میســــــــــــــــــــــــــــی