آتریسا جووون؛؛؛آتریسا جووون؛؛؛، تا این لحظه: 11 سال و 19 روز سن داره
داداشیم؛ آرسام جون؛؛داداشیم؛ آرسام جون؛؛، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

پرنسس اردیبهشتی ما

روز جمعه ( شهر زیبای من )

1394/5/30 16:58
نویسنده : آتریسا جون
2,634 بازدید
اشتراک گذاری

امروز جمعه ست و مثل همیشه بابایی جونمم خونه ستچشمک

بعد از خوردن صبحونه و یه کوچولو شیطونی آماده شدم و با مامی و بابایی جونم رفتیم ددرزیبا

رفتیم کنار رودخونه که آبش خیلی زیاد شده بود، بابایی که فوری یاد بچگی هاش افتاد کفش هاشو درآورد رفت تو آبخندونک

واقعا رودخونه ی قشنگی بودآراممنم یه کوچولو آب بازی کردمبغل

همش میگفتم: اومدیم رودخونه...

مامی میگفت: شما از کجا میدونی اسم اینجا رودخونه ستمتفکرباهوش من...

از این جلبک ها خوشم نمی اومد

همش می پرسیدم: این ها چیه؟؟؟

راستی؛ امروز از صبح مامی داشت میخوند و میگفت:

آسمون آبی .... زمین پاک ... حق همه ی ما بچه هاستچشمک

منم باهاش تکرار میکردمخندونک

بعد از اینجا رفتیم یه جایی که خیلی قشنگ بود، یه باغ بود که به جای فنس از گل آفتابگردن استفاده کرده بود، خیلی قشنگ بودزیبا

موندیم و کلی عکس گرفتیم، البته من به مامی میگفقتم: نه... عکس نمیخوام

واسه همین مامی و بابایی از من بیشتر عکس گرفتنچشمک

یهویی متوجه شدم مامی داره عکس میگیره

بدو بدو رفتم از اونجاخندونکچشمک

گفتم بابایی بریم

عکس نمیخوامزیبا

چند تا از شیرین زبونی های جدیدم:

اون روزی از تلویزیون تبلیغ قلم چی رو داشت نشون میداد... 

یهویی به مامی گفتم: میخوام دکتر شم... دوس دارم... بعداز چند ثانیه هم گفتم: میخوام برم مدرسهچشمک

شب که بابایی اومد، مامی واسش تعریف کرد و هر دو تاییشون این ریختی شدنتعجبتعجب

از دیشب هم وقتی بالون میبینم که از تلویزیون نشون میده میگم: از اینها دوست دارم...

میخوام خلبان شمبغل

باز مامی و بابایی این ریختی شدنتعجبتعجب

مامی جونم میگه، من موندم که پرنسس باهوش ما از کجا بلد شده این حرفهای خوشگل رو بزنهسوال

شعرهایی که کاملا بلد شدم بخونم:

شعر... یه توپ دارم قلقلیه

شعر... تاب تاب ... تاب بازی

شعر... عمو زنجیرباف

شعر... آقا پلیسه

البته اون یکی که تو کتابم هست رو هم بلدم:

بچه ها من پلیسم    تو چهار راه ها می ایستم

اگه کسی باسرعت    بدون نظم و دقت   

رد بشه از خیابون      بی اعتنا به قانون

سوت میزنم، میگم     ایست، بزن کنار و بایست

باید بشی جریمه      سزای اون همینه

شعر رنگین کمون که چرا میخونه روهم بلد شدم

از بین میوه ها هم که انگور رو رو بلدم بخونمزیبابغلبوس

از بازی های جدید که دوست دارم، والیبال بازیه، که خیلی خوب بلد شدم توپ پرتاب کنم و توپ رو خوب بلد شدم با دستهای کوچولوم بگیرمچشمک

مامی همیشه میگه، واااااای به دایی امیرحسین کشیدی، آخه دایی جونمم عاشق والیبالبوس

آواز خوندم که خیلی دوست دارم، جدیدا تیتراژهای آخر برنامه ها رو همخونی میکنم

وااااای عاشق خندوانه هم که هستم، عاشق چیکو چیکو...

وقتی برنامه خندوانه شروع میشه؛ میگم: عمو رامبد اومد... سلام عمو رامبد... خوبی؟

پسندها (4)

نظرات (8)

دلارام
30 مرداد 94 22:20
سلام مامانه نینی من قراره خاله شم و واسه همین ی وبلاگ واسه نینیه تو راهیمون درس کردم خوش حال میمش ب وبم سر بزنینی اگه با تبادل لینک موافق بودین بم خبر بدین
آتریسا جون
پاسخ
سلام عزیزم به سلامتی، انشائلله فدات شم ، شما رو که لینک کردم خانومی، کامنت هم گذاشتم واسه وب قشنگ نینی فینگیلی مون
عمه فروغ
31 مرداد 94 19:09
همیشه به شادی و گردش آتریسا جونمان شاا.. همیشه شاد و خوش باشید.به به چه آفتاب گردون های زیبایی ای جووووووونم به دخترک باهوش که کلی کارای جدید یاد گرفته
آتریسا جون
پاسخ
مرررررررررررررررسی عمه فروغ جونمجای شما خالی، خیلی قشنگ بودن می بوسمتون
مامان آتریسا
1 شهریور 94 8:22
واااااااااااااااای چه منظره زیبایی .خیلی قشنگه .جوجوی شیرین زبون خیلی حرفای گنده گنده میزنی ها.آخه توازکجامیدونی شغل چیه که میخوای دکتروخلبان و....بشی
آتریسا جون
پاسخ
آره نفیسه جون، خیلی جای قشنگی بود آره بخدا، امان از این شیرین عسل هافکر کنم سه ساله بشن بخورن ما رو آتریسا جونمو ببوس
مامانی
1 شهریور 94 13:27
سلام مامی اتریسا جون سایت خوبی دارید ماشاالله به دخترتون به ماهم سر بزنید میشه بگید این رودخونه کجاست؟؟؟
آتریسا جون
پاسخ
سلام مامانی گل مرسی که به ما سر زدینحتما عزیزم عزیزم رودخونه ی یکی از شهرهای خراسان شمالیه، اسمشم نمیدونم
همراه رایانه
1 شهریور 94 16:37
همراه رایانه همراه رایانه مرکز پاسخگویی شبانه روزی به سوالات رایانه و موبایل تماس از طریق تلفن ثابت از سراسر کشور : 9099070345 ادرس سایت : WWW.poshtyban.IR
نازدونه
2 شهریور 94 10:39
اون قسمت داستان که از عکس گرفتن فرار کردی خیلی قشنگ بود. مامی خب دخمل گل خسته میشه دیگه انصافا خیلی عکس میگیرید و واقعا خیلی دخملتون باصر و حوصله هست کمتر بچه ای جلو دوربین وایمیسته ولی اتریسایی خیلی خوسجل خیلی ناز عکساش قشنگ میفته. بووووووووووووووووووووووس به اتریسا ناناز
آتریسا جون
پاسخ
آره عزیزم، آتریسایی رو از کوچیکی خیلی عکس گرفتم، تا الان 18000 تا عکس داره، بعضی وقتها واقعا خسته میشه و میگه: نه باباش هم از پشتش درمیاد و میگه: خب ولش کن دوست نداره آتلیه هم که میره همین جوریه، اگه رو مودش باشه، میگیره وگرنه باید برم یه روز دیگه بیام
DUYĞU
2 شهریور 94 12:56
سلام اتریسا جون خوبی گلم؟؟؟ به به چه مناظر خوبی صددرصد که به اتریسا جون خوش گذشته مامان اتریسا جون سلام عزیزم خوبین؟؟؟ چن روزی نبودم نتونستم ب اتریسا جون سر بزنم،دستتون درد نکنه مث همیشه عکسا عالین،سلامت و شاد باشین
آتریسا جون
پاسخ
سلام خاله جونمآره خیلی جای قشنگی بود؛ جاتون خااااالی سلام دوست خوبم، ممنونم گلم، لطف داری عزیزم شما هر وقت بیاین ما خوشحال میشیم آره متوجه شدم آپ نکردین سایتتون رو، ایشالله همیشه شادی و سلامتی باشه عزیزم
مامان افسانه
10 شهریور 94 1:37
سلام خوشگل خانممممم خوبی خوش گذشت گلممممممم چقدر عکسا ناز شده چقدر گلای افتاب گردون خوشگلن از دنیا بیشتر من عاشق محله گل و بلبل شدم باباش هم خیییلی دوست داره فکرکن شروع میشه سه تایی زل میزنیم به تی وی البته روزاش رو گم کردم ماه رمضون هروروز میداد الان فقط 5شنبه ها میبینم
آتریسا جون
پاسخ
سلام خاله افسانه جونمچشاتون خوشگل میبینه خاله جونم آره خاله ای من همیشه عاشق عمو پورنگ بودم