آتریسا جووون؛؛؛آتریسا جووون؛؛؛، تا این لحظه: 11 سال و 18 روز سن داره
داداشیم؛ آرسام جون؛؛داداشیم؛ آرسام جون؛؛، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

پرنسس اردیبهشتی ما

لوگوبازی من...

1394/9/3 10:11
نویسنده : آتریسا جون
2,150 بازدید
اشتراک گذاری

دلمون واسه تون تنگ شده بود خیلی زیادبوس

مامی جونم واسه کامنت های قشنگ همه ی دوستای گلم تشکر میکنه؛ ببخشید ما دیر دیر میایمخجالت

حالا بعدا میگم، چراچشمک

دیروز داشتم لوگو بازی میکردم و مامی جونمم مشغول غذا درست کردن بود، یهویی اومد سمت من ببینه چیکار میکنمزیبا

کلی بوسم کرد و گفتش که این برج خوشگل رو خودت درست کردی عشقممحبت

منم گفتم آره مامی جونم؛ خیلی قشنگ شده؟!!

مامی هم گفتش آره عزیزم؛ آره باهوش من؛ آره زرنگ منبغل

و باز من شکار شدمچشمک

الان محو دیدن TV ام،

دیدم مامی روخندونک

بابایی جونم که اومد؛ مامی عکس ها رو نشونش داد و گفت ببین چه لوگوی قشنگی درست کردهزیبا

بابایی هم از دیدن برج قشنگم؛ کلی واسم ذوق کرد و گفتش که آره خب انیشتین بابایی شه دیگهبوس

از مامی می پرسید یعنی شما کمکش نکردی؛ مامی جونمم گفتش که نه؛ اصلا... 

خلاقیت باهوش کوچولوی خودمونهچشمکبابایی درخت ها رو خیلی خوشش اومده بودخندونک

این روزها خیلی کارهای شیرین، حرف های شیرین... اصلا شیرین شدم حسابیچشمک

چند روزی هست مثل عمو پورنگ می پرم بالا و پایین و دست می زنم و میگم: کی از همه زرنگ تره؟؟؟

مامی و بابایی هم میگن: من ؛ من ؛ من    منم فوری میگم: نه ، آتریسا گلی

یا میگم: کی از همه باهوش تره؟؟؟ فوری میگم: من ؛ من ؛ من

مامی خیلی از این مدلی خوندم خوشش میاد، کلی واسم کیف میکنهبوس

بعضی وقتها میام کنار مامی و میگم: سلام عزیزمزیباخوبی عزیزمزیباچی شده عشقمزیبا چرا اینجا نشستیزیبامیخوای باهات بازی کنم عزیزمزیبا

وااااااااااای که بعد از زدن این حرف ها مامی میخواد منو بخوره، هامم کنهخوشمزه

کتاب های قشنگ زیادی دارم، تقریبا همه رو بلد شدم بخونمبغلدستم میگیرم و صفحه ها رو ورق میزنم و به مامی میگم: بذار بخونم... تموم که شدم بعد شما بخونچشمک

جدیدترین شخصیتی رو که دوست دارم، بن تن هست که همه ش از مامی و بابایی میخوام واسم دفتر و مداد بن تن بخرن، اون روزی کلی گشتیم تا اینکه بالاخره پازل بن تن خریدم تا چند روز بیرون می رفتم با خودم می بردمشخندونکبغلچشمک

کلی شیرین کاری دیگه هم انجام میدم؛ الان مامی جونم یادش نمیادچشمک

همه ی دوستای گلم رو دوست دارممحبتیه وقت ناراحت نشین مامی کمتر وقت میکنه به نت بیادچشمک

شاید وقت نشه بهتون سر بزنیم ولی همیشه به یادتون هستیمآرام 

پسندها (1)

نظرات (7)

نگین
3 آذر 94 18:11
سلاممممممم به خوشگل خودم.خیلی دلم برات تنگ شده بود اتریسا گلی.راستی به وبلاگ خودتون بیایید به وبلاگ های بقیه دوستان سر نزدید هم اشخال نداره عذرتون موجه هست.چون دلمون براتون تنگ میشه خانوم.انشالاه که با خبرهای خوبی دوباره بیایید.دوستون دارم.بووووووووووووس
آتریسا جون
پاسخ
سلام به خاله نگین عزیزم ماهم دلتنگ میشیم خالهچشم حتما دوستون دارم یه عالمه
مامان آتریسا
4 آذر 94 8:39
قربون شیرین زبونیات که چون خودمم یکیش رودارم میدونم مامان سعیده جون چه کیفی میکنه آفرین چه برج قشنگی .هوشت روتحسین میکنم عزیزم سعیده جون نکنه خبریه که کمتربهمون سرمیزنی !!!
آتریسا جون
پاسخ
آره نفیسه جون؛ از خدا میخوام که به همه این نعمت قشنگ رو بده فدات شم خصوصی واست می نویسم
DUYĞU
9 آذر 94 0:09
سلام عزیزم وااااای دلم براتون تنگ شده بود ،چن وقته میخوام بیام وبت ،نمیدونم چرا باز نمیشد ،آفرین گلم که اینقد باهوشی مامان آتریسا جون امیدوارم سلامت باشین عزیزم دوستون دارم
آتریسا جون
پاسخ
سلام خاله ای؛ خیلی دوستون دارم ممنونم دوست خوبم
مامان هستیا
10 آذر 94 8:24
سلام عزیزم خوبی؟ خوشگل خاله چقدر شما با هوشی آفرین عزیزم
آتریسا جون
پاسخ
سلام خاله جونم؛ لطف دارین، مرسی
یاقوت
15 آذر 94 0:28
زنــدگــی کـن . . . روزمــره گی ، عـیـن مـــردن اســت ! حـتی اگـه شــب رو دیــر خــوابـیـدی ، صـبـح زود بـیــدار شــو ! زیــر بـارون راه بــرو ، نـتـرس از خـیـس شــدن ! هــر چـنـد وقـت یـه بـار یـه نــقـاشی بـکش ! تـوی حـمــوم آواز بخــون ، آب بـازی کـن ، چـه اشــکالی داره ؟! بـی مــنـاسـبـت کــادو بـخـر ! بـگو ایـن تــوی ویـتریـن بــرای تــو بــود
آتریسا جون
پاسخ
عااااااااااااااااااااااااالی
یاقوت
15 آذر 94 0:29
دلمون برات تنگ شده اتریسا جووون هرجا هستی لبخند رو لبات باشه فرشته کوچولو
آتریسا جون
پاسخ
منم خیلی دلتنگ شدم، عمویی مررررررررررررررررسی
کیمیا
15 آذر 94 12:49
واااای نه تو رو خدا زود زود بیا آتریسا جونی دلتنگت میشم
آتریسا جون
پاسخ
چشم خاله کیمیا جونم