آتریسا جون تب کرده
دیشب بدنم داغ شد و بابایی ومامانی فوری دمای بدنم و گرفتن و فهمیدن که تب دارم، بابایی فوری به من قطره استامینوفن داد بعدش هم پاشویه ام کرد یه کم بهتر شدم تا ساعت 1 مامانی و بابایی دمای من و می گرفتن پایین اومده بود،خوشحال شده بودن، بعدش خوابیدن ولی ساعت 5 بود که مامانی وقتی که دستام و گرفت داغ بودم فوری با دماسنج اندازه گرفت باز تب کرده بودم فوری بابایی رو صدا کرد و باز همه کارای دیشب و بابایی انجام داد یه کم بهتر شدم ولی باز چند ساعت که گذشت دمای بدنم رفت بالا، بعدش مامانی و بابایی کلی نگران شدن و فوری من و بردن دکتر گلو و گوشهام و نگاه کرد گفتش که اصلا عفونت نداره، علایم سرماخوردگی هم تا الان که نداره ، بعدش هم مامانی با دایی حرف زد که گ...
نویسنده :
آتریسا جون
15:36