3 سال و 3 ماه و 3 روزه شدم
ا مروز؛ پنج شنبه،7مرداد ماه 95 .: آتریسا جووون؛؛؛ تا این لحظه ، 3 سال و 3 ماه و 3 روز سن دارد :. امروز از صبح که از خواب پا شدم، مامی جونم بهم میگه: 3 سال و 3 ماه و 3 روزه ی من خوبی ... صبح بخیر و ... خلاصه همش اینجوری باهام حرف میزنه؛ منم کلی ذوق میکنم و یه لبخند خوشگل به مامی میزنم از مامی جونم خواستم منو ببره پایین تا ماشین بازی کنم مامی جونمم مثل همیشه به من نه نمیگه که با داداشی رفتیم پایین؛ آرسام جون خوابش می اومد؛ مامی گذاشتش تو کریر تا بخوابه موقع رانندگی میام کنار کریر آرسام و میگم: تو جون منی... تو جیگر منی بزرگتر بشی میذارمت کنار خودم؛ تا کیف کنی از م...
نویسنده :
آتریسا جون
11:45